۲۰ آبان ۱۳۸۹

بیانیه «شورای دفاع از حق تحصیل» دربارۀ

بازداشت فعالین دانشجوییدر آستانه ی 16 آذر


"علی قلی زاده دانشجوی ستاره دار محروم از تحصیل و عضو شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت در مشهد بازداشت شد."

خبر کوتاه است و تکراری، اما هر روز با نام تازه ای منتشر می شود؛ دیروز مجید دری بود و مجید توکلی، مهدیه گلرو بود و سید ضیاء نبوی و ... امروز علی قلی زاده، محسن برزگر علی رضا کیانی و نخبه های دیگر این دیار پاک.....

گویی قرار بر این نهاده شده که به این مسائل عادت کنیم! اما یک سوال اساسی در این بین هویدا است، که باید از بانیان این حوادث پرسید:

چه کسی گفته است که با دستگیری این دانشجویان که تنها بخشی از ملت آگاه و معترض ایران هستند، فریاد های آزادی خواهانه جنبش دانشجویی در گلوها شکسته می شود و اوضاع به کام شماخواهد شد؟

تعلیق،محرومیت از تحصیل و ستاره دار کردن به عنوان راهکارهایی که تاکنون از جانب حاکمیت به نخبه گان این مرز و بوم تحمیل شده است گویی در خاموش کردن صدای جنبش دانشجویی بی اثر بوده است که اکنون و پس از گذشت بیش از یک سال از سرکوب گسترده مردم هنوز هم دانشجویان هدف اصلی سرکوب هستند.دانشجویانی که پیش از این بارها طعم مهرورزی را چشیده بودند اینبار نیز در صف نخست سرکوب قرار دارند و البته به آن آگاهند و افتخار می کنند.

زمان آن رسیده که حاکمیت در راهبردهایش تجدید نظر کند، چرا که هیچ کدام از راه حل ها! به خاموشی منجر نمی شود. امروز قلی زاده ها ، دری ها ، گلرو ها ، بنوی ها در دانشگاه ها هزاران بار نکثیر شده اند وصدای آزادی خواهی ایشان هزاران بار بلند تر شنیده می شود.

"شورای دفاع از حق تحصیل " به عنوان گروهی متشکل از دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل، که امروز اکثر اعضای اولیه ی آن در زندان هستند، ضمن محکوم کردن دستگیری های غیر قانونی "علی قلی زاده" دانشجوی ستاره دار، علی رضا کیانی دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه مازندران، محسن برزگر دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل و محمد حیدر زاده فعال دانشجوی دانشگاه شهر کرد و از فعالین دانشجویی عضو دفتر تحکیم وحدت ( یک ترم تعلیق با احتساب سنوات)، خاطرنشان می کند که پروژه شکست خورده اختناق، که همه ساله در آستانه ی روز دانشجو با دستگیری فعالان سیاسی و دانشجویی سعی در برقراری نظم پادگانی در دانشگاه ها دارد، این بار نیز گسترده تر و رسواتر از همیشه سناریوهای نخ نما شده خود را با خام دستی جاهلانه اجرا می کند. اما فریاد حق طلبی را سکوتی نیست.

گمان مبر که به پایان رسید کار مغان

هزار باده ی ناخورده در رگ تاک است